صلح پایدار
پنج شنبه 10 / 11 / 1392برچسب:, :: 17:59 ::  نويسنده : ارادتمند

«آياتيكه لفظ آنها مفرد ولى معنى جمع هستند»

مانند آيه وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا «2» اينجا ملك مفرد است اما معنايش جمع است و مانند آيه أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ «3» لفظ شجر در اين آيه مفرد است ولى در معنى جمع و مراد تمام درختان است.

 «آياتيكه بلفظ ماضى و بمعنى مستقبل است»

مثل آيه يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ وَ كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِينَ «4» و آيه وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرى‏ فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ جِي‏ءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِما يَفْعَلُونَ «5»

__________________________________________________

 (1) آيه 61 سوره توبه: عده از منافقين پيوسته پيغمبر اكرم را ميآزردند (و چون حضرتش بحلم خود عذر آنها را مى‏پذيرد) ميگويند او چه ساده دل و زود باور است. [.....]

 (2) آيه 23 سوره الفجر: در آن هنگام امر خدا و فرشتگان لطف و قهر الهى صف در صف بعرصه محشر آيند.

 (3) آيه 18 سوره حج: آيا بديده بصيرت مشاهده نكردى هر آنچه در آسمانها و زمين است و خورشيد و ماه و ستارگان و درختان بسجده خدا و اطاعت حضرت حق مشغول هستند.

 (4) آيه 89 سوره نمل: بياد بياور امت را روز كه صور اسرافيل دميده شود و در آن روز هر كه در آسمانها و زمين است جز آنكه خدا خواسته باشد همه ترسان و هراسان بوده و منقاد و ذليل در محشر حاضر شوند.

 (5) آيه 68 سوره زمر: همينكه بانك اولين صور اسرافيل دميده شود جز آنكه خدا بخواهد هر كه در آسمانها و زمين است همه مدهوش مرگ شوند آنگاه صيحه ديگرى بدمد و بيكباره همه خلايق از خواب مرگ برخاسته و بواقعه محشر نظر مينمايند مى‏بينند زمين محشر بنور پروردگار منور بوده و نامه اعمال خلايق در پيشگاه عدل خداوند نهاده شود انبياء و شهيدان بر گواهى احضار شده و ميان مردم بحق حكم كنند و به هيچكس ظلم نشده و بپاداش كليه اعمال خود برسند چه خداوند باعمال نيك و بد همه مردم از همه كس آگاه‏تر است.

تا آخر آيه تمام اين آيات از چيزهائى است كه واقع نشده و بعدا واقع خواهد شد لكن چون لفظ ماضى است مثل آن است كه واقع شده و مربوط بگذشته ميباشد، و مانند اين آيات زياد است.

 «آيات غير متصل آياتى هستند كه قسمتى از آن آيه در يكسوره» «و قسمت ديگر در سوره بعد واقع شده»

مثل قصه بنى اسرائيل كه حضرت موسى آنها را از دريا عبور داد و فرعون و يارانش را خداوند غرق نمود و بيان آنكه خداوند من و سلوى بر بنى اسرائيل نازل فرمود كه در سوره بقره ذكر شده و ميفرمايد: قالوا لموسى لَنْ نَصْبِرَ عَلى‏ طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها فقال لهم موسى أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنى‏ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُمْ ما سَأَلْتُمْ فقالوا له يا مُوسى‏ إِنَّ فِيها قَوْماً جَبَّارِينَ وَ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها حَتَّى يَخْرُجُوا مِنْها فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْها فَإِنَّا داخِلُونَ «1» نصف آيه در سوره بقره است و نصف ديگرش در سوره مائده و مثل آيه اكْتَتَبَها فَهِيَ تُمْلى‏ تتلوا عَلَيْهِ بُكْرَةً وَ أَصِيلًا «2» خداوند اين گفتارشان را رد مينمايد و ميفرمايد وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذاً لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ «3» كه نصف آيه در سوره فرقان و نصف ديگرش در سوره عنكبوت است و مانند اين آيات زياد است و جاى خود ذكر خواهد شد.

                        تفسير جامع، ج‏1، ص: 61

 (آياتى كه نصف آن نسخ شده و نصفش بقوت خود باقى است)

مانند آيه وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ «1» زيرا مسلمانان اهل كتاب را مثل يهود و نصارى نكاح مينمودند و بآنها زن ميدادند خداوند آيه مزبور را نازل فرموده و مسلمانان را از نكاح نمودن زنان مشركه و ازدواج زن مسلمان بمردان مشرك نهى كرد بعدا قسمت اول آيه فوق با اين آيه كه در سوره مائده است نسخ شده الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ طَعامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ حِلٌّ لَكُمْ وَ طَعامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ «2» اين قسمت آيه را نسخ كرد وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ را و رها نمود قسمت وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا و نسخ نشد زيرا حلال نيست كه زن مسلمان را بمشرك تزويج نمايند لكن حلال است كه مسلمان زن مشرك يهود و نصارى را تزويج كند و مثل آيه وَ كَتَبْنا عَلَيْهِمْ فِيها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصاصٌ «3» اين آيه نسخ شده با آيه كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِي الْقَتْلى‏ الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى‏ بِالْأُنْثى‏ «4» پس قسمت النَّفْسَ بِالنَّفْسِ تا السِّنَّ بِالسِّنِّ نسخ شده و قسمت و الجروح قصاص نسخ نگرديد يعنى نصف آيه نسخ و نصف ديگرش بحالت خود باقى ماند.

پنج شنبه 10 / 11 / 1392برچسب:, :: 17:58 ::  نويسنده : ارادتمند

آيات منقطع و معطوف‏

آياتيكه قبل از پايان يافتن آنها آيات ديگر فاصله شود و بعد از آن دنباله همان داستان بيان گرديده مانند آيه: وَ إِبْراهِيمَ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ إِنَّما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً وَ تَخْلُقُونَ إِفْكاً إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقاً فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَ اعْبُدُوهُ وَ اشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «2» سپس خبر ابراهيم قطع ميشود و خطاب بامت پيغمبر اكرم نموده و ميفرمايد: وَ إِنْ تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ أَ وَ لَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ تا أُولئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «3» سپس بعد از اين آيه عطف داده بقيه قصه ابراهيم را و ميفرمايد: فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنْجاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «4» و مانند قصه‏

__________________________________________________

 (1) آيه 5 سوره كهف، اى پيغمبر چنين معلوم است كه اگر امت بقران ايمان نياورند از شدت حزن و اندوه جان عزيزت را تباه كنى.

 (2) آيه 15 سوره عنكبوت: بيادآور حكايت ابراهيم را كه بقوم خود گفت ايمردم خدا را پرستش كنيد و از او بترسيد چه اگر بفهميد ستايش و ترس از خدا براى شما از هر چيز بهتر است و بدانيد آنچه غير از خدا ميپرستيد جمادى بيش نيست كه خودتان آنها را بدروغ ساخته و نام خدا بر آن نهاده‏ايد و حال آنكه آنها قادر بر ارتزاق شما نيستند آنها را رها نموده و روزى از خداوند بخواهيد و او را پرستش نموده و شكر نعمت‏هايش را بجا آوريد و بدانيد كه رجوع و بازگشت شما بسوى اوست.

 (3) آيه 17 سوره عنكبوت: ايرسول ما اگر امت ترا تكذيب مينمايند بدان پيش از تو هم بسيارى از امم پيغمبران خود را تكذيب كردند و تكليفى جز اظهار رسالت بر رسول نيست آيا مردم بارها بچشم خود نديدند كه خداوند ابتدا چگونه خلقى را ايجاد و باز باصل خود برميگرداند اين كار بر خداوند بسيار آسانست تا آيه 22

 (4) آيه 23 سوره عنكبوت: قوم پاسخ ابراهيم را ندادند مگر آنكه گفتند بكشيد يا در آتش انداخته و بسوزانيد ابراهيم را، همينكه در آتش انداختند خداوند او را از آتش نمروديان نجات داد و اين حكايت براى مؤمنين بخدا نشان كامل قدرت حق است.

                        تفسير جامع، ج‏1، ص: 56

لقمان كه ميفرمايد: وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لِابْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ «1» از اينجا قصه قطع شده و چنين ميفرمايد: وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلى‏ وَهْنٍ تا فَأُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «2» و آنگاه در دنباله قصه بيان ميكند: يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ «3» از اين قبيل آيات هم زياد است‏

 «آياتى كه كلمات آنها بجاى كلمه ديگرى بكار رفته»

مانند آيه: لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ «4» در اين آيه كلمه الا بجاى لا واقع شده است و يا مانند آيه: يا مُوسى‏ لا تَخَفْ إِنِّي لا يَخافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ إِلَّا مَنْ ظَلَمَ «5» باز اينجا الا بجاى لا واقع شده و مثل آيه: وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلَّا خَطَأً «6» در اين آيه هم الا بجاى لا ميباشد و همچنين است در آيه لا يَزالُ بُنْيانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ. «7» در اين جا نيز الا بجاى حتى واقع شده است و نظاير اينها زياد است.

__________________________________________________

 (1) آيه 12 از سوره لقمان: اى رسول ما بياد بيارد وقتى كه لقمان در مقام پند و موعظه به پسر خود گفت عزيزم نخستين پند من آنست كه هرگز شرك بخدا نياورى كه شرك بخدا ظلم بزرگى است زيرا مخلوق عاجز و فانى را بجاى خالق قادر ابدى نهادن است و اين منشاء همه گونه ظلم بخود و خلق خداست.

 (2) آيه 13 در سوره لقمان: ما بافراد بشر توصيه رعايت حق پدر و مادر مخصوصا مادرى كه پس از رنج باردارى و وضع حمل تا دو سال كه طفل خود را از شير باز گيرد متحمل انواع سختى‏ها ميشود نموده‏ايم.

 (3) آيه 15 سوره لقمان: بفرزند خود گفت بدان ايفرزند اعمال بد و خوب مردم را اگر چه بمقدار خردلى در ميان سنگى و اعماق زمين و يا بر فراز آسمانها باشد خداوند همه را بحساب ميآورد خداوند بر همه چيز توانا و آگاه است.

 (4) آيه 145 سوره بقره: تا مردم به حجت و مجادله بر شما زبان نگشايند و نه گروه ستمكار و معاند.

 (5) آيه 10 سوره نمل: اى موسى نترس بدرستيكه در حضور من نميترسند فرستادگان مگر آنكه ستم كرد. [.....]

 (6) آيه 94 نور نساء: هيچ مؤمنى را نرسد كه مؤمن ديگرى را بقتل برساند حتى از راه خطا.

 (7) آيه 111 سوره توبه: اساسى را كه بر كفر و نفاق بنا كرده بودند ايشان را پيوسته دچار حيرت و شك افكند تا آنكه بمرگ يا توبه از آن دل بر كندند.

                        تفسير جامع، ج‏1، ص: 57

 «آياتى كه بر خلاف نزول است»

مانند آيه: كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ «1» حضرت صادق عليه السّلام بكسى كه اين آيه را تلاوت مينمود فرمود چگونه بهترين امت هستند كه حسن و حسين دو فرزند پيغمبر و امير المؤمنين را بقتل رسانيده‏اند قارى عرض كرد پس چگونه نازل شده است فرمود آيه اينطور نازل شده كنتم خير ائمة اخرجت للناس آيا نمى‏بينى خداوند آنان را در آخر آيه چون امر بمعروف و نهى از منكر مينمايند و بخدا ايمان دارند مدح نموده، و مانند اين آيه كه در حضور حضرت صادق عليه السّلام قرائت شد رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً «2» حضرت فرمودند از خداوند چه چيز بزرگى درخواست نموده‏اند- از خداوند خواسته‏اند كه بآنان پيشوائى پرهيزكاران بدهد- قارى عرض كرد فدايت شوم پس آيه چگونه نازل شده است فرمود اينطور وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً و مثل آيه: لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ «3» حضرت صادق عليه السّلام فرمود چگونه حفظ ميكند چيزى از امر را خداوند و چطور عقب پيش‏رو آيد، قارى گفت ايفرزند رسول خدا پس اين آيه چگونه است فرمود اينطور نازل شده:

له معقبات من خلفه و رقيب من بين يديه يحفظونه بامر الله‏

و از اين قبيل آيات بسيار است.

 «آياتى كه تحريف شده است»

مانند آيه:

__________________________________________________

 (1) آيه 106 سوره آل عمران: شما نيكوترين امت هستيد كه براى اصلاح بشر قيام نموديد و مردم راى به نيكوكارى تشويق و از بد كردارى باز مى‏داريد و بخدا ايمان آورده‏ايد.

 (2) آيه 74 از سوره فرقان ميگويند اى پروردگار بما از جفتمان فرزندانى عطا فرما تا مايه روشنى چشم ما باشد و از پرهيزكاران براى ما پيشوايانى قرار بده.

 (3) آيه 12 سوره رعد: از براى او از پيش‏رو و پشت سر پاسبانهائى است كه بامر خدا بر گماشته‏اند تا او راى نگهبانى نمايند.

                        تفسير جامع، ج‏1، ص: 58

لكن الله يشهد بما انزل الله اليك فى على انزله بعلمه و الملائكة يشهدون «1» مخالفين كلمه فى على را اسقاط نموده‏اند و مثل آيه: يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك فى على «2» در اين آيه هم باز كلمه فى على حذف كرده اند و همچنين آيه: ان الذين كفروا و ظلموا آل محمد حقهم لم يكن الله ليغفر لهم «3» و نيز در آيه و سيعلم الذين ظلموا آل محمد حقهم اى منقلب ينقلبون «4» و مثل آيه: و لو ترى الذى ظلموا آل محمد حقهم فى غمزات الموت «5» كه در اين سه آيه جمله آل محمد حقهم را ساقط نموده و اينگونه آيات زياد است در جاى خودش بيان ميشود (و ما در مقدمات پنجم با دليل و برهان از اخبار بيان نموديم كه تحريف در شأن نزول است نه در لفظ آيات) آياتيكه بلفظ جمع و معناى مفرد از آنها اراده شده مانند آيه يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ «6» اين آيه در باره ابى لبابة بن عبد اللّه بن منذر نازلشده و مانند آيه:

الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ «7» در حق نعيم بن مسعود اشجعى نازل گرديده و مانند آيه يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ «8»

__________________________________________________

 (1) آيه 64 از سوره نساء، لكن خداوند بآنچه بر تو در باره على نازل نموده گواهى دهد كه بدانش هميشگى خود فرستاده و فرشتگان هم گواهى دهند.

 (2) آيه 71 سوره مائده: اى پيغمبر آنچه از طرف خداوند دوباره على نازل شده بخلق رسان و اگر ابلاغ ننمائى اداى وظيفه رسالت نكرده‏اى خداوند ترا از شر و آزار مردم حفظ خواهد نمود.

 (3) آيه 166 سوره نساء: هرگز خداوند كسانى كه كافر و ستمكار شده و حق آل محمد (ص) را غصب نمودند نخواهد آمرزيد.

 (4) آيه 228 سوره شعرا: كسانى كه در حق آل محمد (ص) ظلم كردند بزودى خواهند دانست كه بچه كيفر گاهى در دوزخ انتقام كشند و بآتش جهنم درافتند.

 (5) آيه 93 سوره انعام: اگر به بينى كه ستمگران در حق آل محمد به چه حال فضاحت و سختى در سكرات مرگ گرفتارند.

 (6) آيه 27 سوره انفال: ايمومنين شما كه زشتى خيانت را ميدانيد البته بخدا و رسولش خيانت نورزيده و در كارهاى دنيا هم بيكديگر خيانت نورزيد.

 (7) آيه 1 سوره ممتحنه: اى كسانى كه بخداوند ايمان آورده‏ايد هرگز كفارى كه دشمن شما هستند بيارى خود نگيريد و با آنها طرح دوستى نريزيد.

 (8) آيه 167 سوره آل عمران: مردمى (چون نعيم بن مسعود اشجعى (بمومنين گفتند لشگرى بسيار بر عليه شما فراهم شده از آنها بر حذر باشيد و بيم در دل آنها افكند

                        تفسير جامع، ج‏1، ص: 59

كه در حق خاطب بن ابى بلعه نازلشده و مانند آيه الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ «1» كه در باره عبد اللّه بن نفيل نازل شده و نظاير اين آيات زياد است.

پنج شنبه 10 / 11 / 1392برچسب:, :: 17:56 ::  نويسنده : ارادتمند

بخش نمودن آيات قرآن‏

                        تفسير جامع، ج‏1، ص: 51

آيات يا ناسخ و منسوخ «1» است يا محكم و متشابه و يا عام است و من خاص و يا مقدم است و مؤخر يا قصص آن متصل است و يا بريد از هم، يا ترتيب بغير نزول است يا خير و بعضى از آن با لفظ عام و داراى معنى خاص باشد يا بر عكس و بعضى از آيات تاويل و نزولشان با هم است و تفسير آن در تنزيل بوده و قسمتى تاويلش خلاف تنزيل ميباشد و تاويل آيات يا پيش از تنزيل‏

آنها است و يا بعد از تنزيل واقع شده و برخى از آيات در مقام رخصت مطلق باشند و بعضى رخصت بطور اختيار و بعضى عمل بظاهرشان ميشود نه بباطن آنها و آياتى است ظاهرا حكايت از مردمان پيشين كند لكن مراد از آنها قوم ديگر است دسته از آيات هست كه نصف آنها نسخ شده و نصف ديگر نشده است، بعضى از آيات خطاب بقومى معين شده لكن معنا و تاويلا قوم ديگرند و بعضى از آيات به پيغمبر خطاب شده لكن مراد امت ميباشد و كلماتى از قرآن بلفظ مفرد ولى در معنى جمع است و بعضى ديگر بعكس باشد و بعضى از احكام حرمت آنها شناخته نميشود مگر بعد از حلال شدن آنها و برخى از آيات رد گفتار و كردار بت‏پرستان است و بعضى رد زنادقه و كفار دهرى مسلكان و آتش پرستان است قسمتى رد گفتار معتزله و تفويضى و جبرى مذهبان و پاره‏اى رد بر منكرين بهشت و جهنم و انكار كنندگان رجعت و متعه و آنانيكه خدا را توصيف كنند و بعضى از آيات خطاب بامير المؤمنين و ائمه باشد و يا در بيان فضايل و ظهور حضرت حجة و يا آنچه خداوند در باره يارى نمودن ائمه و انتقام گرفتن از دشمنانشان وعده فرموده و قسمتى در احكام اسلام و اخبار پيغمبران و بعثت و ولادت آنان و بيان شريعت و هلاك شدن امتهاى ايشان بر اثر معاصى و در ذكر جهاد پيغمبر اكرم با كفار و قصص و امثال و مواعظ و بشارت دادن و يا ترسانيدن مردم است، و ما پيش از شروع يك يا چند آيه را براى نمونه ذكر ميكنيم تا هر يك از آن اقسام در قرآن بطور وضوح شناخته شود و از خداوند طلب يارى نموده و باو پناه ميبريم و در خواست ميكنيم درود بى‏پايان بر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل او تا روز قيامت.

ناسخ و منسوخ‏

مانند آيه: وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّةً ... إِلَى الْحَوْلِ غير اخراج «1» كه منسوخ است بآيه وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً «2» و اين آيه ناسخ آيه قبلى ميباشد زيرا در زمان جاهليت‏

__________________________________________________

 (1) آيه 241 سوره بقره: مردانيكه بميرند و زنانشان باقى بمانند ببايد وصيت كنند كه آنها را تا يك سال نفقه دهند و از خانه شوهر بيرون نكنند.

 (2) آيه 234 بقره: مردانى كه بميرند و زنانشان زنده باشند آنزنان بايد تا 4 ماه و ده روز از شوهر كردن خوددارى نمايند.

                        تفسير جامع، ج‏1، ص: 52

عده زنان شوهر مرده يك سال بود و اسلام هم در بدو امر اين حكم را بحال خود واگذاشت و آيه اول بر روش آنها نازل شد و چون اسلام قوت گرفت حكم مزبور را نسخ نموده و بجاى يك سال مدت چهار ماه و ده روز را مطابق آيه دوم مقرر داشت.

و نيز مانند آيه وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا، «1» و آيه: وَ الَّذانِ يَأْتِيانِها مِنْكُمْ فَآذُوهُما فَإِنْ تابا وَ أَصْلَحا فَأَعْرِضُوا عَنْهُما إِنَّ اللَّهَ كانَ تَوَّاباً رَحِيماً، «2» و اين دو آيه منسوخ شده باين آيه الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ «3» زيرا در زمان جاهليت هرگاه زنى مرتكب زنا مى‏شد او را در خانه حبس مينمودند و مرد زناكار را اذيت و آزار ميدادند و دو آيه فوق برسم دوره جاهليت نازل شده تا زمانى كه اسلام قوت گرفت آن حكم زن و مرد زناكار با نزول آيه اجراى حد كه زدن صد تازيانه بود نسخ شد (غير از زناى محصنه كه حكم آن سنگ سار و كشتن است بطوريكه خواهد آمد) و آيه آخر ناسخ هر دو آيه قبلى ميباشد و مانند اين آيات بسيار است كه هر يك بجاى خود بيان ميشود

آيات محكمات‏

مانند آيه: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ «4» و مثل آيه‏

__________________________________________________

 (1) آيه 19 سوره نساء زنانى كه عمل ناشايسته كنند چهار شاهد مسلمان بر آنها بخواهيد هرگاه شهادت دادند آنانرا در خانه حبس كنيد تا بميرند يا خدا براى آنها راهى پديدار نمايد.

 (2) آيه 20 سوره نساء هر زن يا مرد مسلمانى كه مرتكب عمل ناشايسته شود آنانرا بسر زنش و توبيخ بيازاريد اگر توبه نمودند متعرض آنان نشويد خداوند توبه پذير و مهربانست.

 (3) آيه 2 از سوره نور: هر يك از زنان و مردان زناكار را بايد شما مؤمنان بصد ضربه تازيانه مجازات و تنبيه نمائيد آنان را.

 (4) آيه 8 سوره مائده: اى اهل ايمان چون ميخواهيد براى نماز قيام كنيد بشوئيد صورت و دستهاى خود را تا آرنج و مسح كنيد سر و پاى خود را تا برآمدگى پا.

                        تفسير جامع، ج‏1، ص: 53

حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِيرِ «1» و يا آيه حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ «2» تا آخر آيه، اين آيات از محكمات قرآن است زيرا تنزيل و تاويل آنها يكى است و تنزيل آنها ما را از تاويلش بى‏نياز مينمايد

آيات متشابهات‏

آيا متشابهات عبارت از آياتى هستند كه در لفظ واحد و داراى معانى متعدد و مختلف ميباشند مانند آياتى كه لفظ فتنه در آنها هست زيرا براى فتنه معانى متعدد و زيادى است گاهى بمعنى عذابست مثل آيه يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ «3» و يكوقت بمعنى كفر است مانند آيه وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ «4» و در جاى ديگر بمعنى حب و دوستى است مانند آيه: أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ

 «5» و وقتى بمعناى آزمايش و امتحان است مثل آيه الم أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ «6» و مانند آياتى كه لفظ حق و ضلال در آنها ميباشد و اين قبيل آيات متشابهات زياد است و ما هر يك را بجاى خود بيان مينمائيم و ميزان متشابه آنست كه لفظ او يكى و معانيش بسيار باشد

آياتيكه لفظ آنها عام و معنايشان خاص است‏

مانند آيه: يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ «7» لفظ عالمين در اين آيه عام است ولى معنايش خاص ميباشد زيرا برترى‏

__________________________________________________

 (1) آيه 4 سوره مائده: براى شما مؤمنين مردار و گوشت خوك حرام است.

 (2) آيه 27 سوره نساء: براى شما حرام شد ازدواج با مادر و دختر و خواهر و عمه و خاله و دختر برادر.

 (3) آيه 13 در سوره ذاريات: آنروزى كه آنها را بآتش دوزخ عذاب كنند.

 (4) آيه 214 سوره بقره: فتنه انگيزى سخت‏تر از كشتن است.

 (5) آيه 28 سوره انفال: به تحقيق بدانيد ثروت و فرزندان كه دوست داريد ابتلائى بيش نيست. [.....]

 (6) آيه 1 سوره عنكبوت: آيا مردم پنداشته‏اند بصرف آنكه گفتند ما ايمان بخدا آورديم رهايشان كنند و بر اين دعوى آزمايش نشوند هرگز چنين نيست.

 (7) آيه 116 سوره بقره: اى بنى اسرائيل بياد بياوريد نعمتى كه بشما عطا نموديم و برترى داديم شما را بر مردمان زمان خود.

                        تفسير جامع، ج‏1، ص: 54

داده شدند بنى اسرائيل بر مردمان خودشان بواسطه چيزهائى كه مخصوص گردانيده بود خداوند ايشان را، و مانند آيه وَ أُوتِيَتْ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ «1» يعنى به بلقيس هر چيزى داده بوديم، لفظ اوتيت عام است ولى معنى خاص دارد چه به بلقيس چيزهاى زيادى داده نشده بود و مثل آيه رِيحٌ فِيها عَذابٌ أَلِيمٌ تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْ‏ءٍ بِأَمْرِ رَبِّها: «2» زيرا آن باد چيزهاى زيادى را نابود نساخت، و آياتى كه لفظا خاص و معنا عام است.

مانند آيه مِنْ أَجْلِ ذلِكَ كَتَبْنا عَلى‏ بَنِي إِسْرائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً «3» كه صورت لفظى آيه اختصاص به بنى اسرائيل دارد و حال آن كه در معنا عام است نسبت بتمام مردم.

آيات تقديم و تأخير

مانند آيه عده زنان كه آيه ناسخ در اين قرآن كه در دست ماست بر آيه منسوخ مقدم شده است، و واجب بود آيه منسوخه كه مدت عده را يك سال برسم دوره جاهليت مقرر داشته بر آيه ناسخ كه مدت را به چهار ماه و ده روز تقليل داده مقدم شود و مانند آيه أَ فَمَنْ كانَ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى‏ إِماماً وَ رَحْمَةً: حضرت صادق عليه السّلام فرموده اين آيه اينطور نازل شده:

افمن كان على بينة من ربه و يتلوه شاهد منه اماما و رحمة و من قبله كتاب موسى‏

و مانند آيه إِنْ هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا كه اينطور بوده و انما نحيى و نميت زيرا طبيعى مسلكان زنده شدن پس از مرگ را اقرار ندارند و آيه حاكى از گفتار آنان است پس كلمه نموت بر كلمه نحيى مقدم شده است و همچنين است آيه يا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي كه كلمه و اسجدى بر كلمه و اركعى مقدم شده زيرا در نماز ركوع مقدم‏

__________________________________________________

 (1) آيه 23 سوره نمل: و به بلقيس همه گونه دولت و نعمت و زينت دنيوى عطا شده بود.

 (2) آيه 24 سوره احقاف باد سختى كه در آن عذاب دردناك براى شما بوده و بامر خداوند هر چيزى را نابود نمايد.

 (3) آيه 35 سوره مائده: بدين سبب بر بنى اسرائيل حكم نموديم هرگاه كسى را بدون قصاص و بدون فساد و فتنه‏اى بقتل برسانند مثل آنست كه همه مردم را كشته و هر كه نفسى را حيات بخشد و از مرگ نجات دهد مانند آنست كه تمام مردم را زندگانى بخشد.

                        تفسير جامع، ج‏1، ص: 55

بر سجود است و مانند آيه فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى‏ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً اينطور بوده فلعلك باخع نفسك على آثارهم اسفا ان لم يؤمنوا بهذا الحديث «1» و اينگونه آيات در قرآن زياد است.

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان صلح پایدار و آدرس 14klid.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 31
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 45
بازدید ماه : 32
بازدید کل : 26353
تعداد مطالب : 460
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت